مصائب یک دختر

ساخت وبلاگ
از اولین مریض ترمیم این ترمم بگم که روزی دوبار بهم زنگ میزنه و در مورد مشکلات دندونش باهام صحبت میکنه. تقصیر خودمه که شمارمو بهش دادم. این از این. ولی مرحله جلب اعتمادش پروسه سخت و طولانی بود. پرسیدم مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 158 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18

خودمم نمیدونم کی میخوام دست از مانیفست نوشتن در مورد ادم‌ها و ارتباطات اینجا بردارم. یا به صورت عامیانه‌تر کی دیگه غرغر نمیکنم؟ چون هنوز دانشمندان تاریخ دقیقی برای این مسئله پیدا نکردن و احتمالا مثل ق مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 150 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18

یکی دو نفر نوشته بودن تو رابطه با ادم‌ها سلسله مراتب دارن، خوان اول و دوم و سوم دارن و تو مرحله‌های اخر بیشترین درجه کریزی بودن خودشون رو نشون میدن. طبیعیه که همه ادم‌هایی که میتونن چهارتا رابطه درست مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 170 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18

همیشه اول حسابی اعصابم خورد و خاکشیر میشه و خلقم حسابی تنگ میشه تا این که بسته به موضوع از چند ساعت تا چند روز بعد میفهمم برای چی دارم اینقدر خودم و بقیه رو شکنجه میدم. الان هم یادم اومده اهااا من از مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 172 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18

اختلال به یسری علائم گفته میشه که در روند عادی زندگی وقفه ایجاد کنه. البته ویژگی‌های دیگه‌ای هم داره که خیلی مورد علاقه من نیست. اختلالی که هنوز برام وقفه ایجاد نکرده یه دو قطبی خیلی خفیفه که زندگی ب مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 155 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18

میگفت این که زیاد کتاب بخونی، شعر بخونی یا فیلم ببینی باعث نمیشه بهت تجربه‌ای منتقل بشه یا دید جدیدی پیدا کنی. ممکنه تو یه ماه فقط یه بیت شعر بخونی ولی زندگیش کنی، درگیرش بشی، ورد زبونت باشه و کل زند مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 176 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18

داشتم میدویدم و تو سرم ترانه میخوندم و نمایشنامه اجرا میکردم که رسیدم به یه دونه قاصدکی مونده بود، فوتش کردم و ارزو کردم اونایی که هستن بمونن و اونایی که نیستن بیان و به ماجراجوییم توی باغ ادامه دادم. زندگی باید همینجور باشه، مشغول گشتن باشی یه فرصت برای نفس کشیدن و فکر کردن داشته باشی، یه فرصت برای ارزو کردن، یه لحظه که فکر کنی من واقعا چی میخوام و باور داشته باشی همونی میشه که ارزو میکنی و بعد با خیال اسوده بقیه مسیرت رو طی کنی. اروم، مطمئن و دلگرم. 

مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 150 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18

ترس مثل یه تاریکی مه‌آلود دور من رو میگیره و دیگه چیزی رو تشخیص نمیدم. حتی به این فکر نمیکنم مه باعث شده چیزی رو نبینم و چشم‌هام رو سرزنش میکنم. دم‌دست‌ترین سلاحم رو برمیدارم و مذبوحانه به هر چیزی که مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 144 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18

مشغول وب‌گردی بودم که رسیدم به اصطلاح passive aggression، به صورت تحت الفظی یعنی خشونت غیرفعال. این همون حالتیه که با این که تمام عمرم ازش رنج بردم ولی اسمش رو بلد نبودم و به نظرم فرساینده‌ترین نوع خ مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 164 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18

دقت کردین هروقت داره بهم خوش‌میگذره خبری ازم نیست؟ البته این خوش گذشتنه خیلی خالص نیست، توش مو پیدا میشه، یهو میبینی یه سنگ رفت زیر دندونت و نصف دندونت رو شکوند، یه وقتایی شوره، یه وقت‌هایی بی‌مزه ول مصائب یک دختر...
ما را در سایت مصائب یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 147 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 17:18